عشق حرم

 خانه تماس  ورود
کالباس خانگی
ارسال شده در 23 آذر 1396 توسط کبوتر حرم در آشپزی


کالباس خانگی

مواد لازم:
مرغ : ۱ کیلو ( بهتر است هم از سینه و هم از ران مرغ استفاده شود )
سیر : ۵ حبه
زرده تخم مرغ : ۳ عدد
آرد : ۳ قاشق غذا خوری
روغن مایع : ۳ قاشق غذا خوری
مواد لازم ادویه کالباس :
نمک : ۱و ۱/۲ قاشق سوپخوری
فلفل : ۱/۲ قاشق مرباخوری
دارچین : ۱/۴ قاشق مرباخوری
میخک : ۳ پر
جوز هندی : ۱/۴ قاشق مرباخوری
آویشن : ۱/۲ قاشق مرباخوری
هل : ۱/۲ قاشق مرباخوری
زنجبیل : ۱/۲ قاشق مرباخوری

طرز تهیه:
ابتدا مرغ را به همراه سیر سه بار چرخ میکنیم وسپس آرد را به مواد اضافه میکنیم و خوب ورز میدهیم.

حال ادویه ها را با هم مخلوط میکنیم و الک میکنیم و به مواد بالا اضافه میکنبم و باز ورز میدهیم.


سپس زرده ها را به مواد اضافه کرده و در آخر روغن را اضافه میکنیم، مواد را آنقدر ورز میدهیم تا حالت خمیری بگیرد و به ظرف نچسبد.


حال مواد را بر روی یک ورق آلومینیومی بسیار نازک پهن میکنیم یا سلفون پهن میکنیم و برای این مرحله میتوانید وسط کالباس هویج و قارچ و پسته بریزید که من فقط هویج ریختم و با کمک ورق آلومینیومی کالباس را رول میکنیم.


سپس به خوبی ورق الومینیوم را دور کالباس میپیچیم بهتر است سه لایه ورق آلونیوم دور کالباس بپیچید تا هنگام پخت آب به هیچ وجه به داخل آلومینیوم نفوذ نکنه.


حال یک قابلمه را آب میکنیم و میگذاریم تا آب جوش بیاید و سپس کالباس ها را درون اب میگذاریم بهتر است آب دو سانت روی کالباس باشد تا اگر آب بخار شد باز هم کالباس در داخل آب باشد اگر دیدید کالباس روی آب میایستد یک بشقاب نشکن روش بزارین تا داخل آب برود، یک ساعت زمان بدهید تا کالباس پخته شود شما میتوانید کالباس را بخار پز هم بکنید سپس از آب در بیاورید کالباس ها را به مدت ۱۲ ساعت در داخل یخچال بگذارید تا خوب خودش را بگیرد حال کالباس را از داخل آلومینیوم بیرون بیاورید و برش دهید.

آماده هست نوش جان

این دستور و عکسها از یکی از سرآشپزان عزیزی هست که قرار داده بودن

خانگی کالباس نظر دهید »
مخفی کن
ارسال شده در 23 آذر 1396 توسط کبوتر حرم در زندگی

✨?????????
?????
???
?
مخفی کن

پیش دزد ، مالت را?

پیش فقیر ، ثروتت را☘️

پیش اسیر ، آزادیت را☘️

پیش مریض ، سلامتیت را☘️

پیش گرفتار ، رها بودنت را☘️

پیش خسیس ، ولخرجیت را☘️

پیش هرزه و نااهل ، ناموست را☘️

پیش زندگی ناآرام ، زندگی آرامت را☘️

پیش نامرد ، بی کسی یت را☘️

پیش افتاده ، ایستادنت را☘️

پیش ناتوان ، زرنگیت را☘️

پیش مظلوم ، قدرتت را☘️

پیش بی کار ، شغلت را☘️

پیش حسود ، فکرت را☘️

اگر داشته هایت را دوست داری☘️

?☘️مخفی کن ، مخفی کن ☘️?

‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

مخفی کن نظر دهید »
داستان بسیار جالب از عشق بازی چند نفر
ارسال شده در 23 آذر 1396 توسط کبوتر حرم در زندگی

???✨
???
??
?

? #راسُ_کلُ_خطیئهِ

روزی جوانی نزد پدرش آمد و گفت:

دختری را دیده ام ومیخواهم با او ازدواج کنم
من شیفته زیبایی این دختر وجادوی چشمانش شده ام،
پدر با خوشحالی گفت این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟

پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد و به پسرش گفت:

ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست وتو نمیتوانی خوشبختش کنی،

? او را باید مردی مثل او تکیه کند، پسر حیرت زده جواب داد، امکان ندارد پدر کسیکه با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما!

پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به قاضی کشید ماجرا را برای قاضی تعریف کردند.

?قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که میخواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت:

?این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته شخص صاحب منصبی چون من است پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند
و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند

?وزیر با دیدن دختر گفت او باید با وزیری مثل من ازدواج کند!
و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص امیر، امیر نیز مانند بقیه گفت این دختر فقط با من ازدواج میکند!

?بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت:
? راه حل مسئله نزد من است،

?من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسیکه بتواند مرا بگیرد با اوازدواج خواهم کرد!!

و بلافاصله شروع به دویدن کرد
? و پنج نفری پدر؛ پسر ؛قاضی ؛وزیر و امیر بدنبال او،
? ناگهان هرپنج نفر با هم به داخل چاله عمیقی سقوط کردند

?دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت آیا میدانید من کیستم؟

?من دنیا هستم❕

?من کسی هستم که اغلب مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت میکنند!
و در راه رسیدن به من از دینشان ، معرفتشان غافل میشوند و حرص و طمع انها تمامی ندارد!

? تا زمانیکه در قبر گذاشته میشوند در حالیکه هرگز به من نمیرسند…❌
برای همین است که معصوم میفرمانید !

❌حب دنیا راس تمام خطاهاست❕


???✨
???
?? 
?

بازی عشق نظر دهید »
قدر لحظات کنار فرزندت رو بِدون!!
ارسال شده در 19 مرداد 1396 توسط کبوتر حرم در زندگی

وقتی عکسهای نوزادی فرزندم را میبینم، چقدر ذوق میکنم. خدای من؛ او در شش ماهگی چقدر ناز و تپلی بوده، خنده های بدون دندانش چقدر دوست داشتنی اند. ولی چرا آن زمان، من اینها را ندیدم؟

یادم هست هر روز دعا میکردم که زودتر راه بیفتد، پس چرا وقتی این اتفاق افتاد آنقدرها هم خوشحال نشدم؟
آهان، یادم آمد…
آنموقع همه فکر وخیالم این بود کی میشود زبان باز کند و برایم حرف بزند. الان وقتی صدای ضبط شده اش را گوش میکنم چقدر میخندم، یعنی این کودکی که کلمات را برعکس و بامزه ادا میکرده فرزند من بوده؟! پس من چقدر زود به آرزویم رسیدم؛ آرزوی صاف و صریح حرف زدنش!.

یادم می آید در چهارسالگی، روزی چند بار لباسهای مختلفش را می آورد و از من میخواست آنها را برایش بپوشم، و من چقدر از این کار عصبی میشدم، چقدر غر میزدم به جانش. ولی چرا الان که عکسهایش را میبینم با آن لباسها اینقدر با مزه است؟!
خدایا!!!!! من آن زمان کجا بودم؟ چرا لذت آن لحظات یادم نیست؟
وااااااای خدای من؛ نکند روزی بیاید که با دیدن عکسهای شش سالگی اش حسرت بخورم……
نه….دیگر نمیگذارم این اتفاق بیفتد، دیگر از لحظه لحظه زندگی با فرزندم لذت خواهم برد، دیگر به خاطر کارهای بچه گانه اش اعصابم را درگیر نمیکنم، دیگر به او سخت نخواهم گرفت که باید غذایت را تمام بخوری، دیگر در مهمانی ها از او نمیخوام مثل مجسمه یک گوشه بنشیند، دیگر او را بخاطر آب بازی و خیس کردن لباسهایش تنبیه نخواهم کرد.

میخواهم منم دوست شش سالگی اش باشم. میخواهم خودم هم پا به پایش بچگی کنم. با زبان بچه گانه ام چیزهایی که لازم است را برایش بگویم.

عشق به فرزندان نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 29

آخرین مطالب

  • آموزش_رایگان_حلزون
  • دانستنی ها
  • درمان میگرن
  • درمان کمردرد
  • ترشحات بینی نشانه چیست؟؟؟
  • سکوت
  • بیماری خطرناک و شایع بین 90 درصد انسانها
  • درمان میخچه
  • بواسیر
  • درمان دیابت بارداری

آخرین نظرات

  • Mim.Es  
    • قدم‌های عاشـ ـقی
    • کویرم تشنه باران
    در چرا این همه مشکلات؟؟؟؟؟
  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در مسخره کنیم یا نه؟؟؟؟؟
  • مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر  
    • مرکز تخصصی نرجس خاتون (س)شاهين شهر
    در علت تسلط عرب ها بر ایرانیان چه بود ؟جواب در کلام امیرالمومنین علی بن ابی طالب
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در اولین قاضی جهان اسلام به نظرت چه کسی هست؟؟؟
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در نکات ریز طب سنتی
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در در آخرین مراحل انتظار با چه صحنه‌هایی مواجه خواهیم شد؟
  •  
    • رنگ خدا
    • مدرسه معصومیه قیدار
    در درمان سرما خوردگی
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در درمان سرما خوردگی
  •  
    • دوکوهه
    در ایده جالب
  • مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر  
    • مرکز تخصصی نرجس خاتون (س)شاهين شهر
    در ★★مشهورات غلط طبی★★
  • رضوی  
    • مصباح
    • شیرازی ها
    • پژوهانه
    در ایرانی یا خارجی؟؟؟؟
  • گمنام  
    • عشق بازی با خدا
    در درمانهای ممکن با طب سنتی
  • مهرداد در فواید نمک

موضوعات

  • همه
  • طب سنتی
  • نماز و حجاب
  • باخدا یا بی خدا
  • یا صاحب الزمان
  • زندگی
  • پاسخ شایعات
  • آشپزی
  • نکات قرآنی
  • امیر المومنین فقط علی(ع)
  • خانواده
  • درهم
  • حدیث ناب
  • درسی
  • بافتنی

جستجو

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

احادیث روزانه

حدیث

نظر یادت نره....

ابزار نظر سنجی

اوقات شرعی یزد

اوقات شرعی

بازدیدکنندگان عزیز

آمارگیر وبلاگ

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان